درد مشترک !
ارسال شده توسط Rouzbahani در ۲۵ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۱۹پایگاه خبری زرک ـ شبنم روزبهانی *
هوا داغه. دلم برا نونوا میسوزه. با خودم میگم، خوبی کارش اینه که دورة پیش جهنمو خوب میگذرونه و تاب و طاقتش واسه اونجا زیاد میشه. خانمی قسمت زنا ایستاده و داره نوناشو دسته میکنه. من اینور جایی که مردا صف میبندند هستم.
کسی پشت سرم نیست، اول. الان اما یه نفر بهم تنه میزنه. برمیگردم که مثلن بگم آقای محترم این همه میگن فاصله اجتماعی... پوست صورتش مث آفتاب گردونه. ته ته چشاش یه ابر غریب هست.
آقا اگه عجله داری نوبت من مال شما.
با صدایی که معلومه پر دل نازکیه میگه: «یه دونه میخوام».