روایت عاشقی | شهید رحیم رشنو

به روایت: محسن مرادی

مادرانه

بهش گفتم پدرت گرفتار است و به سختی لقمه ای نان درمی آورد اگر میشه دیگه به جبهه نرو و ما رو بدبخت نکن...گفت:منظورتان کدام بدبختیه؟!! این کار ما خوشبختی ست و دفاع میکنیم که دشمن دستش به خاک ما نرسد و زن و بچه مردم را اسیر کنند...

خوشحال باشید‌‌‌...اگر هم شهید شدیم جانمان فدای امام حسین(ع)...از علی اصغر(ع)و امام حسین(ع)که بهتر نیستیم....

موقعی که بالای سر پیکر رحیم رسیدم گفتم: روله جانت فدای امام حسین(ع) و امام خمینی(ره) که چندسال با کفار جنگید...من را حلال کن پسرم اگر گریه کردم یا حرفی زدم دست خودم نیست...من مادرم.

 شهید وقتی از این دنیا میرود، در ملکوت اعلیٰ میهمان خود خدا است، رزق او را خود خدا عنایت میکند، اوّلِ راحتیِ او است؛ امّا پدر چطور، مادر چطور، همسر چطور؟ وقتی اینها می‌شنوند که عزیزشان به شهادت رسیده، رنجشان تازه آنجا شروع میشود، تمام هم نمیشود؛ گذران زندگی خیلی از چیزها را از یاد انسان میبرد؛ آنچه از یاد انسان نمی‌رود داغ عزیزان است(مقام معظم رهبری)...حواسمان هست!؟

انتهای پیام/

 

Share

مقاله

یادداشت

گزارش

گفتگو


 

پربیننده‌ترین خبرها

فيلم | بازسازي صحنه قتل ميدان شهدا بروجرد
امروز صبح انجام شد؛
فرمانده نیروی انتظامی الیگودرز خبر داد:
در همایش بزرگداشت روز پرستار؛
فرزند عضو شورای شهر مرکز لرستان بر اثر کرونا درگذشت
.
رییس اداره مسافر راهداری و حمل و نقل جاده‌ای لرستان خبر داد:

چشم سوم