نقش زن در استحکام خانواده و چالشهای جمعیتی امروز ایران
نقش زن در استحکام خانواده و چالشهای جمعیتی امروز ایران

پایگاه خبری زرک| در سالهایی که جامعه ایران با موجی از تغییرات اقتصادی، تحولات فرهنگی و نگرانیهای جدی در حوزه جمعیت روبهروست، بیش از همیشه این سؤال مطرح میشود که زن امروز چگونه میتواند میان خواستههای شخصی، مسئولیتهای خانوادگی و شرایط دشوار اجتماعی تعادل برقرار کند؟ برای بررسی این موضوع، به سراغ دکتر نسرین احمدی رفتهایم؛ پژوهشگری که سالهاست در زمینه خانواده و تحولات جمعیتی ایران کار میکند.
خانم دکتر، اگر بخواهیم از نقطهای بنیادی شروع کنیم، در شرایط فعلی ایران، نقش زن در شکلگیری و تقویت خانواده از منظر فرهنگی و دینی چگونه تعریف میشود؟
اگر کمی به وضعیت خانواده در چند دهه اخیر نگاه کنیم، متوجه میشویم که زن همچنان نقش محوری در ایجاد فضایی امن و آرام در خانه دارد؛ نقشی که فرهنگ ایرانی–اسلامی همواره بر آن تأکید کرده است. این نقش فقط محدود به کارهای خانه نیست، بلکه شامل مدیریت احساسات، تربیت فرزند، ایجاد همبستگی در روابط و حتی شکل دادن به فضای اخلاقی خانواده میشود.
اینکه بعضیها تصور میکنند در نگاه دینی زن باید بهطور کامل از جامعه دور بماند، برداشت دقیقی نیست. اتفاقاً بسیاری از متون دینی فضای فعالیت اجتماعی را برای زنان باز گذاشتهاند؛ اما تأکید دارند که این حضور باید با ساختار زندگی خانوادگی هماهنگ باشد. یعنی مسیر رشد اجتماعی زن از مسیر استحکام خانواده جدا نیست. در زندگی شهری امروز، این هماهنگی سختتر شده، اما همچنان شدنی است؛ به شرطی که الگوی اشتغال و شیوه مدیریت زمان متناسب باشد.
شما به سختتر شدن شرایط اشاره کردید. بهطور مشخص، اشتغال تماموقت زنان چه چالشهایی برای خانواده ایجاد میکند؟ آیا پژوهشهای داخلی هم این موضوع را تأیید میکنند؟
در عمل، وقتی یک زن صبح زود از خانه خارج میشود و عصر یا شب برمیگردد، فرصت چندانی برای ارتباط عمیق با همسر یا فرزندش باقی نمیماند. این مسئله کاملاً قابل مشاهده است؛ چه در خانوادههای طبقه متوسط شهری و چه در خانوادههایی که با فشار اقتصادی روبهرو هستند.
پژوهشهای مختلفی هم این موضوع را تأیید میکنند:
خستگی جسمی و فشار روحی باعث میشود تعاملات خانوادگی محدودتر شود و کیفیت رابطه پایین بیاید. مادران شاغل معمولاً میگویند وقت زیادی را صرف کار میکنند و بخش مهمی از وظایف مراقبتی یا تربیتی به مهدکودک، پرستار یا نزدیکان سپرده میشود؛ در حالی که سالهای اولیه کودکی بیشترین نیاز را به حضور مادر دارد.
از سوی دیگر، روابط زن و شوهر هم تحت تأثیر قرار میگیرد. فقدان زمان مشترک، کمحوصلگی، و نبود انرژی برای گفتگو باعث میشود زوجها کمتر فرصت بازسازی عاطفی داشته باشند. بسیاری از اختلافها از همین نقطه شروع میشود.
بنابراین، اصل اشتغال مشکل نیست؛ مشکل نوع اشتغال است. اشتغال تماموقت و پر استرس، بدون حمایت خانوادگی و اجتماعی، بیشترین آسیب را وارد میکند.
یکی از نگرانیهای اصلی کشور، کاهش جمعیت است. اشتغال زنان در این زمینه چه نقشی دارد؟
رابطه اشتغال فشرده با کاهش باروری، در بسیاری از کشورها دیده شده و در ایران هم کاملاً مشهود است. وقتی یک زن در سنین باروری، شغل ثابت دارد و میداند که با بارداری یا چند ماه مرخصی جایگاه شغلیاش تهدید میشود، بهطور طبیعی تصمیم به تأخیر میگیرد.
علاوه بر آن، فشارهای اقتصادی و هزینههای فرزندآوری هم به این موضوع دامن میزند. زوجها امروز بیش از هر زمان دیگری آیندهنگر هستند؛ حساب میکنند که آیا توان مالی، روانی و زمانی کافی برای بچهدار شدن دارند یا نه.
نتیجه این میشود که سن فرزند اول بالا میرود و فاصله تولد کودکان بیشتر میشود. به همین دلیل، آمارهای جمعیتی به ما هشدار میدهد که اگر این روند ادامه پیدا کند، در دهههای آینده با جامعهای سالخورده و کمتحرک روبهرو خواهیم شد؛ جامعهای که بار اقتصادیاش بر دوش جوانان اندک باقیمانده سنگین میشود.
این مسئله نه صرفاً خانوادگی، بلکه یک چالش ملی است.
برای ایجاد تعادل میان مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی زنان، چه الگوی کاری یا سیاستهایی را مناسبتر میدانید؟
مهمترین نکته این است که حضور اجتماعی زنان باید با واقعیتهای زندگی خانوادگی همخوانی داشته باشد. چند پیشنهاد مشخص وجود دارد:
اول، گسترش کار پارهوقت. بسیاری از زنان اگر بتوانند چند ساعت کمتر کار کنند، فشار روانی و جسمیشان کاهش مییابد و کیفیت زندگیشان بالا میرود.
دوم، دورکاری. تجربه دوران کرونا نشان داد که بسیاری از مشاغل نیازی به حضور دائم فیزیکی ندارند. برای مادران، این مدل بسیار کارآمد است.
سوم، تسهیلات دوران بارداری و پس از زایمان. اگر یک زن بداند که با فرزندآوری شغلش به خطر نمیافتد، تصمیمگیری برایش آسانتر میشود.
چهارم، تقویت نقش حمایتی مردان در خانه. این فقط یک توصیه اخلاقی نیست؛ یک ضرورت اجتماعی است. خانوادههایی که مردان مسئولیتپذیرتری دارند، معمولاً پایدارتر و شادترند.
پنجم، طراحی محیطهای کار دوستدار خانواده؛ یعنی انعطافپذیری بیشتر، ساعات شناور و امکانات رفاهی ویژه مادران.
اگر این سیاستها جدی گرفته شود، زنان میتوانند هم نقش خانوادگی خود را حفظ کنند و هم در جامعه فعال بمانند.
و در پایان، اگر بخواهید یک جمعبندی ارائه دهید، چه توصیهای به زنان امروز دارید؟
زنان امروز با حجم بزرگی از مسئولیتها روبهرو هستند و طبیعی است که گاهی دچار سردرگمی شوند. اما نکته اصلی این است که هیچ نقشی جای دیگری را کامل حذف نمیکند؛ مادری، همسری و موفقیت اجتماعی میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند، اگر الگوی زندگی درست انتخاب شود.
تعادل یعنی انتخاب درست:
انتخاب شغل مناسب، انتخاب زمانبندی درست، و مهمتر از همه انتخاب اولویتها.
اگر خانواده در نقطه اول قرار بگیرد، سایر مسیرها نیز روشنتر و باثباتتر پیش میرود.
پایان پیام/
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو


















