«کرونا» و «گلام»ها؛ رهزنان امید!
«کرونا» و «گلام»ها؛ رهزنان امید!
![«کرونا» و «گلام»ها؛ رهزنان امید!](https://zerk.ir/sites/default/files/styles/medium/public/note-images/%DA%AF%D9%84%D8%A7%D9%85%20%D9%88%20%D9%83%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7.jpg?itok=fpv-Ru6k)
سالها پیش، زمانی که تلویزیون و برنامههایش برایم جذاب بود، کارتونی به اسم «ماجراهای گالیور» در برنامه کودک و نوجوان پخش میشد. در این مجموعهی کارتونی، هر روز اتفاقات و چالشهای جدیدی برای افراد پیش میآمد. در بین شخصیتهای این کارتون، فردی به نام « گلام» وجود داشت که همیشه در اوج بحرانها یک جمله را تکرار میکرد: «من می دونم.... کارمون تمومه.... من میدونم».
این روزها گلامهای زیادی در اطراف ما وجود دارد یا بهتر است بگویم به وجود آمدهاند. شرایط بسیار بحرانی شیوع کرونا و تبعات زیان آور آن در تمام ابعاد جامعه باعث شده است گلامها زیاد شوند و البته نمیتوان مشکلات و سختیهای نه تنها اقشار آسیبپذیر، بلکه تمام مردم را نادیده گرفت.
اما ما در این زمان به امید نیاز داریم. شرایط جامعهی ما بیش از هر زمان دیگری میطلبد امید را به جامعه تزریق کنیم. این مسئولیت نهاد و ارگان خاصی نیست؛ بلکه وظیفه تک تک ما انسانهایی است که کنار هم زندگی میکنیم. امید است که به ما انرژی میدهد تا پتانسیل لازم برای زندگی را داشته باشیم و همین امید است که حتی وقتی از مشکلات خسته میشویم، وادارمان میکند باز هم به راهمان ادامه دهیم.
به قول حکیم نظامی گنجوی:
به هنگام سختی مشو نا امید/ کز ابر سیه بارد آب سپید
در چارهسازی به خود در مبند/ که بسیار تلخی بود سودمند
نفس به کز امید یاری دهد/ که ایزد خود امیدواری دهد
شیوع کرونا و تبعاتی که به دنبال دارد، رهزن امید ما شده است. رهزنی که بر جان و مال جامعه سایه افکنده است.
هر روز اخبار تاثیر شیوع این ویروس را بر اقتصاد کشورمان و زندگی کارگران، افراد روزمزد، کارخانهها، واحدهای تولیدی و.... میشنویم و به هراس از آینده دچار میشویم، اما به قول شاعر: عشق است باقی ای دل، باقی همه حکایت/ ما عمر خویشتن را ضایع نمیگذاریم!
البته منظور از تزریق امید، ایجاد خوش بینی کاذب نیست، بلکه هدف توضیح و تحلیل واقعی و شفاف از شرایط پیش آمده است تا همه بتوانیم این بحران را پشت سر بگذاریم.
فاطمه عاله پور / زرك
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو