مردم «الشتر» شاید ببخشند؛ اما فراموش نخواهند کرد...
مردم «الشتر» شاید ببخشند؛ اما فراموش نخواهند کرد...
«کرونا» با بقیه بحرانهایی که تاکنون تجربه کردهایم تفاوت بزرگی دارد. اگر زمانی برای کمک به هموطنان زلزلهزده همقسم شدیم، اگر روزگاری درد و رنج همتباران سیلزده بیقرارمان کرد و برای بیرون کشیدن خانه و زندگیشان از زیر گل ولای، سر از پا نشناختیم، اینک نه مجال آن داریم که به یاری کسی بشتابیم و نه امکان آنکه میزبان دردمندی مصیبتدیده باشیم.
حالا نه میتوان دستی به اتحاد فشرد و نه آغوشی به التیام گشود. نه کاری از مشت گره خورده بر میآید و نه بغض فرو خورده. در این مورد بخصوص فقط باید تنها ماند و تنها گذاشت. اینجا خط مقدم قرنطینه خانگی است، با دشمنی نه در مقابل که در درون...
اینکه برای اولین بار است با چنین پدیدهای مواجه میشویم، میتواند بسیاری از رفتارها و سردرگمیهای این روزهایمان را توجیه نماید؛ اما هیچ بهانهای نمیتواند بیمهری در حق هموطن داغدیدهای که به یکباره چشم گشود و خود را در محاصره ویروس و مصیبت فقدان عزیزان خود دید را موجه جلوه دهد.
در این میان مردمان الشتر بیش از هر هموطن دیگری تفاوت میان قرنطینه و تنهایی را میفهمند. مردم فرهیخته و مهربانی که هم داغ دیدند، هم تنها ماندند، هم در برابر دشمنی به کشندگی کرونا بیدفاع رها شدند. هیچ منطقی سیاست قرنطینه کردن شهر الشتر را محکوم نمیکند. علت ناراحتی مردم الشتر این است که آیا نباید ابتداییترین امکانات درمانی و بهداشتی را در اختیار مردم یک شهر قرار داد و سپس درها را به رویش بست؟
مردم الشتر شاید روزی بیتدبیری مسئولانی که حتی نتوانستند تنها بیمارستان این شهر را برای مراقبت و درمان تجهیز و تأمین نمایند ببخشند؛ اما هرگز داغ عزیزانی که در تنهایی مطلق به خاک سپردند را فراموش نخواهند کرد.
مردم الشتر دلیل درها و جادههای بسته را درک میکنند؛ اما فراموش نخواهند کرد که کدام پزشکان قسمخورده با تعهد و تخصص به یاریشان شتافتند!
درک و درایت مردم فهیم الشتر حتی درهای بسته برخی بیمارستانها و مراکز درمانی را هم در خود هضم خواهد کرد؛ اما نخواهد بخشید کسانی را که متولیان بهداشت و درمان جامعه هستند و با این وجود حاضر نشدند اقلام دارویی و بهداشتی را به داخل شهر بیاورند و همان اندک کمکهای ارسالی را هم در چندکیلومتری شهر تحویل دادند!
باکی نیست...
تاریخ و فرهنگ سلسله آنقدر بزرگ و ستبر هست که در گرد و خاک این روزهای کرونا گم نشود. اینک مردم الشتر خود درها را به روی خود بستهاند تا نماد امید و دانایی باشند برای دیگر هموطنانشان.
ایمان دارم که به زودی الشتر یکی از اولین شهرهای کشور خواهد بود که کرونا را به زانو در خواهد آورد تا شاید این بار به این روش بتواند به هممیهنان خدمت نماید.
واقعیت این است کرونا با ما شوخی ندارد، اگر متحد نشویم، اگر عزم ملی در میان مردم و مسئولان به وجود نیاید، اگر همه امکانات کشور برای مقابله با این بیماری بسیج نشود، همچنان باید شاهد جولان دادن این بیماری در میان هموطنانمان باشیم.
بهزاد مومنی مقدم
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو