خاطرهای زیبا از دکتر محمد گلشن
خاطرهای زیبا از دکتر محمد گلشن
اختصاصی پایگاه خبری زرک
وقتی پای ارزشها به میان میآید و شخصیتی بخاطر ارزشهای والای انسانیاش مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد متوجه میشویم، خرد جمعی بیهوده و تا آنگاه که شخصیتی مورد قبول واقع نگردد نمره قبولی به هیچ کسی نمیدهد.
پس از انتشار دلنوشته فرزند دکتر گلشن با عنوان دکتر گلشن؛ نامی به بزرگی مردم لرستان! در پایگاه خبری زرک، دوستی خاطرهای از یکی از شاگردان این انسان شریف و پزشک فداکار برایمان ارسال نمود که دریغمان آمد زیبایی آن را با شما عزیزان شریک نباشیم.
سر راند بودیم ... یه خانم جوان از اهالی چهارمحال و بختیاری به علت مشکلات ریوی بستری بود و بررسیهای انجام شده به تشخیص «سل» رسیده بود.
من هم دانشجوی مریض بودم و شروع کردم به گفتن شرح حال و معاینه و.... و خلاصه با کلی احساس غرور گفتم استاد ایشون تشخیصشون «سل» هست ... قبلش برای دوستانی که ایشون را نمیشناسند بگم که استاد گلشن بسیار بلند قد و تنومند بودند و وقتی صحبت میکردند آدم کلا احساس کوچکی و ناتوانی شدید میکرد... حالا دانشجو که دیگه جای خود...
به محض اینکه گفتم بیمار مبتلا به «سل» هست، استاد آنچنان نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداختن و گفتن کی گفته ایشون «سل» داره؟ ایشونTB (تی.بی) دارن، هنوز فرق «سل» و TB را نمیدونین شما؟ برو کتابهات را دوباره بخون فردا بیا بگو فرق «سل» و TB چیه ... بعد هم با بیمار و همراهش صحبت کردن و گفتن شما TB داری و انشالله دارو میگیری و خوب میشی. و من مونده بودم واقعا چه فرقی دارن. دقیقا یادم نیست اون موقع چه حالی داشتم ... قرمز و سفید و ... ولی گذشت ...
چند ساعت دنبال استاد توی بخشها چرخیدیم و همه دانشجوها توی این فکر که واقعا TB مگه همون «سل» نبود ظهر شد رفتیم توی اتاق اسپیرومتری همه نشستیم. استاد گفتن بالاخره فرق TB و «سل» را پیدا کردین؟ و ما همه متحیر که چی بگیم ...خندهای کردن و گفتن ببینین فرزندانم اون خانمی که بالای سر دختر بود مادر شوهرش بود ... اگه بهش بگید «سل» داره فردا میره یه زن دیگه برای پسرش میگیره... این دختر جوان هم نابود میشه ... شاید اصلا نتونید درمانش کنید؛ اینجا باید بگی TB داره. اون که نمیفهمه TB چیه.
و ما اونجا فهمیدیم که TB با «سل» فرق داره یادشون همیشه هست با ما.
انتهای پیام/
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو