حماسه یا فاجعه ؟ «کرونا» آزمون مشترک مردم و مسئولان
حماسه یا فاجعه ؟ «کرونا» آزمون مشترک مردم و مسئولان
![ويروس كرونا](https://zerk.ir/sites/default/files/styles/medium/public/note-images/%D9%88%D9%8A%D8%B1%D9%88%D8%B3%20%D9%83%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7.jpg?itok=pUauZ_53)
سال ۱۳۹۸ با همهی دشواریهایش به پایان رسید اما دلهرهها و نگرانیهایش را در خود تمام نکرد و آنها را به سال بعد هم کشاند. اینک ما در برابر آزمون بزرگی ایستادهایم که در تاریخ ثبت خواهد گردید و از آن بهعنوان یکی از مقاطع حساس زندگی بشر یاد خواهد شد.
خونسردی اینروزهای اکثریت مردم ایران را میتوان به عوامل متعددی مرتبط دانست. شاید سالها درگیر بودن با چالشهایی همچون جنگ تحمیلی، مبارزه و محاصره اقتصادی، عملیات روانی، تورم و... باعث شده است ملت ما در این حد صبور و مقاوم باشند. روی دیگر سکه شاید این باشد که مسائل و مشکلات جامعهی ایرانی در طول سالها، با تنزل دادن سطح امیدواری به زندگی، لذت زنده ماندن را از بخش وسیعی از جامعه گرفته است و اینک تفاوت چندانی میان «پایان» و «ادامه» در اندیشهی بسیاری از طبقات فرودست ایران دیده نشود که باعث ایجاد انگیزه و شور زندگی در آنها شده و به تلاش برای ادامه، امیدوار نماید.
در این زمان ملت میداندیدهی ایران از پس سالها تلاطم و چالش، به میزانی از تجربه در مدیریت بحران دست یافتهاند که تکیه بر آن باعث میشود در این مورد خاص همچون برخی کشورهای نازپرورده دست و پای خود را گم نکنند و به فروشگاههای پر از کالا حملهور نشوند.
اطمینان دارم در هیچ جای جهان به اندازهی ایران دربارهی کرونا جوک ساخته نشده است و یقین دارم در هیچ کجای دنیا رفتار خط مقدم مقابله با ویروس مرگ، اینچنین به زیبایی همانند پزشکان و پرستاران ایرانی آفریده نشده است.
با این وجود، این سطح از تحمل اجتماعی نباید به حاشیه امنی برای مسئولان ایران بدل شود. اینکه مردم کشوری بهدلیل داشتن تجاربی همچون جنگ هشت ساله و کشته شدن هزاران نفر در حوادث رانندگی و... در برابر مرگ چندصدنفر از هم وطنانش واکنش چندان سختی از خود نشان نمیدهد، از نظر روان شناسی اجتماعی میتواند توجیه داشته باشد؛ اما این حقیقت که حفظ جان تکتک اعضاء این جامعه مهمترین وظیفه حاکمیت است! از هیچ منظری و با هیچ توجیهی قابل کتمان نیست.
مسامحه حیرتانگیز اینروزهای مسئولان کشور در برابر عدهای که ماجرا را چندان جدی نگرفتهاند و به مسافرتهای نوروزی میروند، قابل درک نیست. اینکه چرا پایتخت در مقابله با بحرانی اینچنین سهمگین، کار را به استاندارها و شعبات محلی خود سپرده است تا خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند و با این شیوه، ناهماهنگی در برخورد با کرونا را به اوج برسانند نیز در جای خود قابل بحث است.
امروز مسئولان کشور به حکم آموزه «یستمعون القول و یتبعون احسنه» هم که شده باید آیین حکومتداری را از صدراعظم آلمان بیاموزند که گفته بود «کسانیکه حالشان وخیم میشود، عدد و رقم نیستند، پدر یا پدربزرگاند، مادر و مادربزرگ، همسر و انسانند. ما جامعهای هستیم که زندگی تکتک انسانها برایمان ارزش دارد.»
و نکتهی آخر اینکه نباید فراموش کرد کرونا آزمونی مشترک برای مردم و مسئولان کشور است و هرگونه مسامحه و اقدام سهلانگارانه در رابطه با آن، میتواند عواقبی به ابعاد یک فاجعه ملی در پی داشته باشد.
بهزاد مومنیمقدم
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو