فردوسی؛ نگهبان زبان و بیدارگر هویت ایرانیان
فردوسی؛ نگهبان زبان و بیدارگر هویت ایرانیان

نویسنده: سمیه روزبهانی | تحریریه زرک
در روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر نامآشنای ادب فارسی، نگاهی دوباره به جایگاه او در حفظ زبان فارسی و بازآفرینی هویت فرهنگی ایرانیان ضروری است. شاهنامه، تنها یک حماسه ادبی نیست، بلکه تلاشی آگاهانه برای بازسازی بنیانهای زبانی و فرهنگی ایران است؛ تلاشی که امروز نیز معنای خود را از دست نداده است.
شاهنامه؛ پاسخی فرهنگی به بحرانی زبانی
روزگاری که فردوسی قلم به دست گرفت، زبان فارسی با تهدیدهای جدی روبهرو بود. سلطه زبانهای بیگانه در ساختار اداری، سیاسی و فرهنگی ایران پس از اسلام، فضایی پدید آورده بود که در آن، هویت ایرانی در حال فراموشی بود. فردوسی در چنین شرایطی، اثری را خلق کرد که بیش از آنکه صرفاً منظومهای از نبردها و اسطورهها باشد، تلاشی بود برای حفظ موجودیت زبانی یک ملت. شاهنامه پاسخی فرهنگی به بحرانی زبانی بود؛ واکنشی به انقطاع تاریخی در زبان مادری.
فردوسی؛ فراتر از شاعری کلاسیک
برخلاف برداشت سطحی از شاهنامه بهعنوان صرفاً یک اثر ادبی، باید فردوسی را زبانیشناس، تاریخنگار و هویتساز دانست. او نهتنها وزن و قافیه را میشناخت، بلکه ساخت نحوی، واژگانی و حتی آهنگین زبان را در خدمت هویتسازی قرار داد. زبان شاهنامه زبانی است زنده، توانمند، و در عین حال وفادار به ریشههای ایرانی. فردوسی با شناخت عمیق از کارکرد زبان، آن را بهعنوان ستون فقرات فرهنگ ایرانی بازیابی کرد.
زبان، حافظه ملت است؛ و فردوسی حافظ این حافظه
نقش زبان در حفظ هویت فرهنگی، یکی از مهمترین نکات مغفول در بررسی جایگاه فردوسی است. شاهنامه باعث شد زبان فارسی نهتنها در حوزه نخبگان و دیوان، بلکه در دل مردم کوچه و بازار جریان یابد. فردوسی زبان را از کاخها به خانهها برد، و از اسارت فراموشی رهایی بخشید. او به ما آموخت که زبان تنها ابزار سخن نیست؛ زبان، خانه ذهن و جان ماست. اگر زبان بماند، فرهنگ و ملیت نیز میماند.
ضرورت بازخوانی شاهنامه در آموزش و پرورش
در شرایطی که آموزش زبان فارسی در برخی سطوح از عمق و اصالت فاصله گرفته، بازگشت به متونی چون شاهنامه ضرورتی انکارناپذیر است. شاهنامه باید نه بهعنوان متن خشک و سنگین، بلکه بهعنوان بخشی از تربیت زبانی، فکری و هویتی نسل جوان در نظام آموزشی گنجانده شود. نسلی که زبان فردوسی را نشناسد، با ریشههای خود بیگانه خواهد ماند.
نتیجهگیری: زبان، ایران است و فردوسی نگهبان آن
بزرگداشت فردوسی، صرفاً تکریم یک شاعر نیست؛ گرامیداشت نگهبانی است که از مرزهای فرهنگی ایران پاسداری کرد. شاهنامه او، سنگری زبانی در برابر تهاجم فراموشی بود و هست. اگر امروز از فردوسی یاد میکنیم، باید بدانیم زبان او، همان زبانی است که ما را به گذشته پیوند میزند و مسیر آینده را نیز روشن میسازد. فردوسی ثابت کرد که زبان، جانِ ایران است، و تا زبان بماند، ایران خواهد ماند.
پایان پیام/
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو