یادت هست علی!
یادت هست علی!
![](https://zerk.ir/sites/default/files/styles/medium/public/note-images/%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7.jpg?itok=90YMPN0P)
سال شصت و هشت بخش داخلی بیمارستان شهید رحیمی. بیمار تخت چهار که بعلت دیابت بستری بود. مال یکی از دهات دور نورآباد. همان دختر ده ساله خجولی که همراه نداشت و تو همه کارهایش را انجام میدادی. پیگیر جواب قند خونش میشدی. از بیرون برایش خوراکی و عروسک میخریدی و میآوردی بیمارستان. از دکتر راینا سیر بهبودی و درمانش را جویا میشدی.
یادت هست علی،
مینشستی کنار تختش و میپرسیدی چند خواهر و برادر هستید؟ چند تا دوست داری؟میگفتی تنهایی سختترین بیماری است. میگفتی آدمها در مقابل هر مرضی میتوانند تاب بیاورند و جان به در کنند الا مرض تنهایی. میگفتی مرض قند فرع قضیه است اصل مطلب درد تنهایی است که اگر درمان شود همه دردها تسکین مییابند.
علی شیخ مرادی،
دیدی تئوریات درست از آب درآمد. دیدی کووید ۱۹ از همان نقطه ضعف استفاده کرد و ضربه را زد. ویروس اول تکه تکهامان میکند. دوستان و دستان را از ما میترساند. آغوشها را خالی میکند. بین ما و دیگران فاصله میاندازد. بین ما و دستهایمان دشمنی درست میکند. کاری میکند که پدر از فرزند میگریزد. عاشق جرات نمیکند دست معشوق را بگیرد. بوسیدن و بوییدن مساوی میشود با مرگ. جمعها را پراکنده میکند. پنجرهها را می بندد. چهرهها را میپوشاند. لبخندها را گم میکند. کووید ۱۹ ما را تنها در گوشه رینگ گیر میاندازد با صورت خونآلود و تن خسته. بی یار و یاور. بیدوست و بیدست. بیآغوش بیآرامش.
علی شیخ مرادی،
این حریف بد جوری نقطه ضعف ما را پیدا کرده است. آدم تنها حریف دست و پا بستهای است. برهای معصوم در مقابل شقاوت گرگی هار.
علی جان،
راست میگفتی ما در برابر هر مصیبتی تاب میآوریم. خم میشویم اما نمیشکنیم. اما ضربه تنهایی ما را ناک اوت خواهد کرد
علی!
کرونا تو را از پا در نیاورد، جان مهربان و روح نازنین تو تنهایی را تاب نیاورد.
تنهایی تو را از پا انداخت علی شیخ مرادی...
تنهایی.
تنهایی.
ماشا اکبری/ پرستار
مقاله
یادداشت
گزارش
گفتگو