آتنا؛ زیباترین لبخند خدا فرشته شد

آتنا؛ زیباترین لبخند خدا فرشته شد

آتنا

پایگاه خبری زرک ـ آفرین پنهانی*

اولین بار که دیدمش، مادرانه عاشقش شدم. بارها در خواب و رویاهایم می‌دوید،می‌خندید و دستم را می‌گرفت که باهم از قُلّه بالا برویم. عجیب در جانم رخنه کرده بود این فرشته کوچک و دوست داشتنی.

آتنا زلال بود و شاد. سرزنده بود و سرشار از حس زندگی. به همه بودن‌های زندگی‌اش راضی بود و شاکر. همه خوبی‌های دنیا را دوست می‌داشت و به بدی‌ها و رنج‌های زندگی درست مثل انسانی کامل و خودساخته لبخند می‌زد و آن‌ها را ندید می‌گرفت.

به همه عشق می‌ورزید و فارغ از ندیدن‌های ظاهری‌اش دلی به وسعت دریا داشت و چشم‌هایی که صداها را در خود هاشور می‌زد.

بزرگ و کوچک، زن و مرد، رئیس و مرئوس، شاد و غمگین، همه را به شوق می‌خواند و آواز خوب زیستن را برای همگان سرمی‌داد.

آقای محمدی (مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان لرستان) را جواد صدا می‌زد، آقای گلمرادی را کمال و مرا آفرین. از این حس امنیت و ارتباطی اش عشق می‌کردم. پراز کلمه‌های ناگفته بود و جسورانه نه تنها برای خود که برای همه بچه‌های شبیه خودش به فریاد و فراخواندن به دیدن توانایی و استعدادهای‌شان، بزرگ‌ترها را به سمت‌شان می‌کشاند. یکی از این مطالبه‌های کودکانه را همکاران کانون در اتاق کنفرانس استاندار به عینه دیدند وصدای معصومیت آتنا را شنیدند.  

افتتاح مرکز فراگیر که پیش آمد شوق مأمنی برای بچه‌ها از یک طرف، هیجانی که آتنا در جمع ایجاد کرد، همه را به وجد آورد. 

آتنای زیبا و دوست داشتنی؛ صدای مهربانی خانم کوگانی را تا عمق وجود می‌فهمید. دست‌های امن و پُر از آفرینش خانم امیری(مربی کانون) را می‌دید و حس می‌کرد. عشق بی‌نهایت مربیان مرکز فراگیر را عجیب در دلش جاری می‌ساخت.

آتنای کوچکم؛ آتنای پراز خنده‌های کودکانه؛ آتنای رنج کشیده‌ام، کاش می‌توانستم کمی از دردهایت را بکاهم تا امروز تا عمق وجودم را نمی‌سوزاند...!
 
دخترک معصوم و زیبایم؛ جهان برای دل دریایی و خنده‌های معصومانه‌ات خیلی کوچک بود و نفس کم می‌آورد. چرا که باور دارم تو خودِ خودِ بهشت بودی و زیبایی‌های وصف شدة بهشتی، به همین دلیل خدا تو را در پناه امن دیگری از زیبایی‌هایش نشانده است. شک ندارم آن جا چشم‌هایت بهتر مربیانت که عاشقانه دوستت داشتند را می‌بیند. شک ندارم همه خواب و رویاهایم با تو تعبیر و تأویل می‌شوند. شک ندارم دیروز که معصومانه پرکشیده‌ای خدا زیباترین لبخندش را به چشم های زیبایت هدیه کرده است...

و امروز من همه دریاهای جهان دارد در دلم می‌گریند، آقای محمدی، همکارانم، کانون لرستان، همه بچه‌های فراگیر، در سوگی تلخ و گزنده تو را و شیرین کاری‌های تو را می‌گریند...

رویای آبی همه کودکی‌های جهان آتنای قصه‌گو و خلاق! 

دلم برایت تنگ شده و تا همیشه دوستت دارم.

انوشه روان باشی دخترک زیبایم.

* نویسنده و معاون فرهنگی کانون پرورش فکری لرستان

انتهای پیام/

 

نویسنده: 
آفرین پنهانی

مقاله

یادداشت

گزارش

گفتگو

پربیننده‌ترین خبرها

فيلم | بازسازي صحنه قتل ميدان شهدا بروجرد
امروز صبح انجام شد؛
فرمانده نیروی انتظامی الیگودرز خبر داد:
در همایش بزرگداشت روز پرستار؛
فرزند عضو شورای شهر مرکز لرستان بر اثر کرونا درگذشت
.
رییس اداره مسافر راهداری و حمل و نقل جاده‌ای لرستان خبر داد:

چشم سوم